محسن رفیقدوست در خصوص ماجرای ترور نافرجام رهبر انقلاب و علاقه مردم به سلامت ایشان خاطره جالبی دارند که خالی از لطف نیست:
«با توجه به این که به امور حفاظت و به تبع آن ترورها رسیدگی می کردم یکی از خاطرات جالبی دارم مربوط به ترور مقام معظم رهبری است. من در پادگان خلیج بودم که با خبر شدم مقام معظم رهبری ترور شده اند. ترور ایشان به وسیله ضبط صوت بود. یعنی مواد منفجرا را در ضبط صوت جاسازی کرده بودند. ایشان را به بیمارستان راه آهن برده بودند. من خودم را به بیمارستان راه آهن رسانیدم و دیدم که محوطه و نیز اطراف بیمارستان پر از جمعیت است. با هزار زحمت جمعیت را از محوطه بیرون کردیم و به داخل بیمارستان رفتیم.
دکتر معیری که فردای آن روز شهید شدند مشغول مداوای مقام معظم رهبری بودند. ایشان گفتند که ما در این بیمارستان امکانات نداریم و باید ایشان به بیمارستان قلب منتقل شود. برای انتقال مقام معظم رهبری ما هلی کوپتر خواستیم و هلی کوپتر آمد، ولی هر بار که خواستیم ایشان را به داخل هلی کوپتر منتقل کنیم جمعیت هجوم آوردند. به هیچ صورت انتقال ممکن نبود مگر با یک راه و آن این که فرد دیگری را روی برانکارد بخوابانیم و ملحفه سفید رویش بکشیم. این کار را کردیم و یکی از برادران را روی برانکارد خواباندیم و به سر و صورت زنان جسد خیالی را به داخل آمبولانس منتقل کردیم. تا این که مردم به گمان این که ایشان را بردیم محیط را خلوت کردند و ما هم بعد ایشان را به بیمارستان قلب منتقل کردیم.»
خاطرات محسن رفیقدوست/ داوود قاسم پور/ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ ص
